اپتیکال کراس کانکت OXC – Optical Cross Connect

OXC یا اپتیکال کراس کانکت Optical Cross Connect دستگاهی است که در حامل های مخابراتی استفاده می شود برای سوئیچ کردن در سیگنال های پر سرعت نوری در یک شبکه فیبر نوری، مانند شبکه مش (mesh) نوری.

اپتیکال کراس کانکت OXC فیبر نوری

برای مطالعه ی OXC چندین راه وجود دارد:

OXC های مات (سوئیچینگ الکترونیک) – شخص می تواند یک OXC را در دامنۀ الکترونیک پیاده سازی کند: همۀ سیگنال های نوری ورودی پس از اینکه دیمالتیپلکس شدند، تبدیل می شوند به سیگنال الکترونیکی. سپس سیگنال های الکترونیک توسط یک ماژول سوئیچ الکترونیکی سوئیچ می شوند. نهایتاً، سیگنال های الکترونیکیِ سوئیچ شده، به سیگنال های نوری باز سازی شده و از آنها برای مدولاسیون لیزر ها استفاده کرد و سپس، سیگنال های نوری بوجود آمده توسط مالتی پلکسر های نوری (اپتیکال) به فیبر نوری خروجی هدایت می شوند. این طراحی، OEO نام دارد (Optical-Electrical-Optical). کراس کانکت هایی که بر اساس پروسه سوئیچ OEO هستند، عموماً یک محدودیت اصلی دارند: مدار الکترونیکی پهنای باند بیشینه ی سیگنال را محدود می سازد. چنین معماری ای، یک OXC را از اجرا با سرعت مشابه تمام اپتیکال منع می کند، و و رفتار آن برای پروتکل های شبکه ی بکار رفته شفاف نخواهد بود.

از سوی دیگر، نظارت کیفیت سیگنال در دستگاه های OEO آسان است از آنجایی که در نُود سوئیچ همه چیز تبدیل به فرمت الکترونیکی می شود. یک مزیت دیگر این است که سیگنال های نوری بازآفرینی می شوند، پس آنها از نود (گره) بدون پاشندگی و تضعیف رد می شوند. به یک OXC الکترونیک، OXC مات (اپاک) نیز گفته می شود.

OXC های شفاف (سوئیچینگ نوری) – سوئیچینگ سیگنال های نوری در یک دستگاه تمام اپتیکال، رویکرد دوم ما در ادراک یک OXC می باشد. چنین سوئیچی اغلب OXC شفاف نامیده می شود یا کراس کانکت فتونیک (Photonic Cross Connect – PXC). اختصاصاً، سیگنال های نوری دی مالتی پلکس شده و سپس طول موج های دیمالتی پلکس شده به ماژول های سوئیچ اپتیکال سوئیچ می شوند. پس از سوئیچ شدن، سیگنال های اپتیکال به فیبر های خروجی مالتی پلکس می شوند، توسط مالتی پلکسر های نوری. چنین معماری سوئیچی می تواند ویژگی های سرعت داده ها و شفافیت پروتکل را رعایت کند. با این وجود، از آنجایی که سیگنال ها در فرمت نوری نگه داشته می شوند، معماری OXC شفاف اجازه نظارت کیفیت سیگنال را به آسانی به ما نمی دهد.

OXC های نیمه شفاف (سوئیچینگ نوری و الکترونیک) – بعنوان یک مصالحه بین OXC های شفاف و مات، یک نوع OXC وجود دارد که نیمه شفاف نامیده می شود. در چنین معماری سوئیچی، یک مرحله سوئیچ وجود دارد که متشکل است از یک ماژول سوئیچ نوری و یک ماژول سوئیچ الکترونیک.

سیگنال های نوری ای که از مرحله سوئیچ عبور می کنند، هم می توانند با ماژول سوئیچ نوری و هم ماژول سوئیچ الکترونیکی سوئیچ شوند. در اغلب موارد، ماژول سوئیچ نوری بدلیل شفافیت ترجیح داده می شود.

هنگامی که اینترفیس های سوئیچینگ ماژول سوئیچ نوری اشغال هستند یک یک سیگنال نوری نیاز به بازتولید در پروسه تبدیل OEO دارد، از ماژول الکترونیک استفاده می شود. گره های OXC نیمه شفاف یک سازش بین شفافیت کامل سیگنال نوری و مانیتورینگ سیگنال فراگیر ایجاد می کنند. آن همچنین امکان بازتولید سیگنال را در هر گره فراهم می کند.

یک مالتی پلکسر حذف و اضافه (OADM) را می توان بعنوان یک نمونه از OXC دید، زمانیکه درجه گره ها 2 باشد.

برای بهبود کیفیت مقالات، در زیر نظرات خود را بنویسید، و همچنین با به اشتراک گذاری این مقالات، محبوبیت سایت ارتباط پارس را بهبود ببخشید.

پروژه مخابرات فیبر نوری پالایشگاه در خوزستان

در مرداد ماه و شهریور ماه 1394، دو پالایشگاه بید بلند بهبهان و مسجد سلیمان به مخابرات استان خوزستان درخواست برقراری ارتباط فیبر نوری و سرویس های MPLS و PTMP ارائه شد بهمراه ارائه ی نیازمندی هایی مانند ویدئو کنفرانس و پیاده سازی خطوط تلفن بر روی فیبر نوری و تعدادی سرویس دیگر که پروژه توسط مهندسین مخابرات شرکت رهیاب ارتباط پارس بررسی شده و راه حلی با حداقل هزینه و بیشترین کارآمدی و فلکسیبلتی جهت پروژه ها و تغییرات احتمالی آینده ارائه شد.

سیستم انتقال مخابراتی فیبر نوری

پس از موافقت مدیر عامل پالایشگاه بید بلند، طی 5 روز کاری سرویس های زیر تحویل داده شدند:

 

اینترنت

ارتباط اینترنت پر سرعت پالایشگاه توسط شرکت رهیاب ارتباط پارس بر روی سیستم انتقال PCM/PDH 4 E1 برند فاتک انجام گرفت و ارتباط فیبر نوری بین پالایشگاه و مرکز مخابرات شهدای پیروز بهبهان برقرار شد.

 

سرویس MPLS

همانند بسیاری سازمان ها، پالایشگاه بیدبلند درخواست سرویس ام پی ال اس MPLS کرده بود که با همکاری همکاران ما در مرکز دیتای استان خوزستان، این سرویس فعال شد، و تجهیزات و بخش سمت مشترک توسط شرکت رهیاب برقرار شد، و تحویل پالایشگاه گردید.

مودم روتو سیسکو

مودم روتر سیسکو 878

روتر سیسکو 878 سرویس MPLS

سرویس PTMP

سرویس PTMP نیز بین پالایشگاه بیدبلند بهبهان و پالایشگاه گاز مسجد سلیمان درخواست شده بود که کارشناسان شرکت رهیاب ارتباط پارس این ارتباط وسیع را با تجهیزات مدرن مخابرات نوری برقرار کرده و تحویل دادند.

رنگ بندی زوج سیم پچ پنل استاندارد

خطوط تلفن

تعداد 30 خط تلفن برای پالایشگاه بیدبلند بهبهان کشیده شد و بوق تحویل داده شد. این خطوط بر روی دستگاه PDH 4 E1 پی دی اچ چهار ای وان فاتک بهمراه دیگر سرویس ها بر بستر فیبر نوری انتقال داده شده و تحویل مشترک گردیدند.

پیش از این، پالایشگاه با استفاده از رادیو  با هزینه های گزاف می توانست خطوط شهری را به محل پالایشگاه منتقل کند. اکنون آنها دارای یک خط مقرون به صرفه نوری بوده و با کیفیت بالا و بدون نویز یا اکو در صدا می توانند از خطوط تلفن شهری بهره ببرند.

 

سرویس های دیگر

سلوشن (راهکار) پیشنهاد شده توسط شرکت رهیاب ارتباط پارس، دارای انعطاف پذیری بوده و تغییرات احتمالی در آینده را در نظر می گیرد. برای این پروژه، 4 خط ایوان E1 نیز بصورت رزرو تدارک دیده شده و همچنین جاهای خالی در خطوط تلفن و اترنت کنار گذاشته شده برای سرویس هایی که ممکن است در آینده پالایشگاه خواستار آن باشد.

 

سیستم های انتقال مخابرات نوری به کار رفته

سیستم های انتقال مخابرات نوری به کار رفته در پروژه پالایشگاه، از مدرن ترین و کار آمد ترین دستگاه های مخابرات نوری می باشند. قیمت این دستگاه ها در قیاس با دستگاه های رده پایین تر از برند های مختلف برابری می کند. یعنی دستگاه PCM PDH Multiplexer های به کار رفته در پالایشگاه، از لحاظ کارآیی، مدرن بودن، قیمت و بسیاری مشخصه های دیگر از رقبای خود، سر می باشد.

 

جهت دریافت مشاوره در باره طرح های مخابرات نوری / ارتباطات الکتریکال و اترنتی / ارتباطات رادیویی، با شرکت رهیاب ارتباط پارس تماس حاصل نمایید.

 

 

 

FXO و FXS در سیستم های مخابراتی

اف ایکس اس FXS و اف ایکس او FXO نام پورت هایی هستند که در خطوط تلفن آنالوگ قدیمی (پاتس POTS*) استفاده می شدند.

*پاتس POTS مخفف Plain Old Telephone Service می باشد و به معنی “خط تلفن آنالوگ بر روی زوج سیم” است.

FXS – Foreign Exchange Subscriber پورتی است که بوق را به دست مشترک می رساند. بعبارت دیگر، آن پریز تلفنی است که بر روی دیوار خانه مشترک نصب می شود و موارد زیر را تحویل می دهد:

  • دایال تون (بوق)
  • جریان برق باتری
  • ولتاژ زنگ تلفن

پس FXS سمت مشترک را نشانه می رود و باید به دستگاه تلفن، مودم و دستگاه فکس وصل شود. همچنین FXS می تواند مخفف Foreign eXchange System باشد.

FXO – Foreign Exchange Office پورتی است که سرویس پاتس (POTS) را دریافت می کند، که معمولاً از مرکز PSTN* می آید. (مانند شکل 1)

* PSTN مخفف Public Switched Telephone Network یا شبکه تلفن عمومی می باشد.

نحوه عملکرد ساختار fxs و fxo

بعبارت دیگر، یک اینترفیس FXO، سمت مرکز تلفن را نشانه می رود. پورت FXO خدمات اولیه زیر را برای دستگاه شبکه مخابراتی فراهم میکند:

  • علامت برجا بودن یا برداشته بودن گوشی تلفن (ایجاد لوپ)

 

نحوه عملکرد FXO و FXS

بخاطر ویژگی های شرح داده شده در بالا، یک خط تلفن مخابراتی از پورت FXO می بایست به یک پورت FXS وصل شده باشد. و از سوی دیگر پورت FXS باید به FXO وصل شده باشد تا ارتباط برقرار گردد. وقتی پورت FXO روی دستگاه تلفن آنالوگ شما وصل می شود به FXS یا پریز تلفن روی دیوار، شما خدمات FXS را از شرکت مخابرات دریافت خواهید کرد، و وقتی گوشی را بر می دارید، صدای بوق می شنوید.

 

کاربرد متداول FXS و FXO

در صنعت مخابرات، دستگاه ها با نوع ظاهر (اینترفیس) که دارند شناخته می شوند (دستگاه تلفن شما FXO است). یا مثلاً پریز روی دیوار شما FXS می باشد.

 

روش اشتباه اتصال FXS و FXO

اگر شما یک دستگاه FXS را به FXS دیگر وصل کنید، اتصال برقرار نمی شود. این قضیه در باره سوی دیگر نیز صادق است، یعنی دستگاه FXO را نمی توان به پورت FXO وصل کرد. پس بعنوان مثال، شما نمی توانید یک تلفن ساده آنالوگ FXO را به یک تلفن آنالوگ FXO دیگر وصل کرده و با طرف مقابل صحبت کنید.

 

شبکه کردن ارتباط

سناریوی FXS/FXO جالب تر می شود زمانیکه اجزای شبکه دیگری مانند Private Branch Exchange – PBX (پ-ب-ایکس) وارد کار می شوند، یا حتی یک روتر یا گیتوی ویپ VoIP*.

* Voice over Internet Protocol

بعنوان مثال، شما می توانید اینترفیس تلفن خود را به پورت FXS یک PBX، مالتی پلکسر، روتر یا یک گیتوی ویپ متصل کنید.

PBX پ ب ایکس په به ایکس

اتصال PBX

یک PBX برای شما اینترفیس های FXS و FXO را فراهم می کند.

  • FXS – وقتی په به ایکس را به تلفن آنالوگ متصل می کنیم، باید کابل تلفن را به پورت FXS موجود بر روی PBX پلاگ کنیم. پورت FXS سرویس پاتس POTS را شامل بوق، ولتاژ زنگ و جریان باتری برای دستگاه تلفن فراهم می کند.
  • FXO – وقتی پ ب ایکس را به مرکز تلفن مخابرات وصل می کنید، خطوط مخابرات یعنی FXS را به پورت FXO از PBX پلاگ می کنید. پورت های FXO روی PBX برای شما با یک چراغ نشان می دهند که مشترک در حال مکالمه است یا تلفن را در جای خود گذاشته است (بستن لوپ در شبکه مخابرات).

 

نحوه اتصال PBX پ ب ایکس به شبکه

  1. تلفن آنالوگ استاندارد (FXO) را به پورت FXS از PBX وصل کنید (کلیک کنید تا عکس بزرگ شود).

    اتصال pbx پ ب اکس به تلفن fxs

    وصل کردن تلفن به PBX

  2. پورت FXO از PBX را به پورت FXS از گیت وی ویپ (در این مثال: پتون SmartNode 4110) وصل کنید.

 

فرآیند برقرار کردن تماس تلفنی بین FXS و FXO

FXS

آغاز تماس – یک دستگاه FXS آغازگر تماس می شود و ولتاژ زنگ را به دستگاه FXO در آن سر خط ایجاد می کند (دستگاه های FXS نمی توانند شماره بگیرند).

دریافت تماس – یک دستگاه FXS تماس را بدین صورت دریافت می کند:

  1. مشخص کردن اینکه خط اشغال شده است (تلفنِ متصل که همان دستگاه FXO است، گوشی را برداشته است.)
  2. دریافت شماره های دی تی ام اف DTMF* که مشخص می کنند این تماس به چه صورت باید برقرار شود

*Dual Tone Multi Frequency

برق خط – دستگاه های FXS ولتاژ حدوداً 50 ولت مستقیم (DC) را برای خط فراهم می کنند. در مواقع اضطراری، دستگاه های FXO می توانند از ولتاژ خط FXS به عنوان منبع تغذیه استفاده کنند تا بتوانند روشن بمانند، در صورتی که برق شهر رفته باشد.

FXO

آغاز تماس – یک دستگاه FXO تماس را بدین صورت آغاز می کند:

  1. برداشتن گوشی جهت اشغال کردن خط
  2. گرفتن شماره های DTMF، که مشخص می کنند کدام مقصد باید زنگ بخورد

دریافت تماس – یک دستگاه FXO تماس را بدین صورت دریافت می کند:

  1. تشخیص ولتاژ زنگ که توسط دستگاه FXS ایجاد شده است
  2. برداشتن گوشی جهت پاسخ دادن تماس

 

قطع کردن تماس توسط FXS

برخی مواقع دستگاه FXS به قطع کردن دو گوشی FXO در دو سر خط توجه نمی کند جهت پایان دادن به تماس. در چنین مواقعی دستگاه FXS به سکوت طولانی مدت در پایان مکالمه توجه می کند و تشخیص می دهد که تماس به اتمام رسیده است. سپس دستگاه های FXO در هر دوسر بخش تماس خود را خالی می کنند.

کابل فیبر نوری

کابل فیبر نوری چیست؟

کابل فیبر نوری اجزا لایه هاکابل فیبر نوری کابلی است که از یک یا چند فیبر نوری تشکیل شده است. فیبر نوری بستری برای انتقال اطلاعات است که بجای انتقال الکترون ها، از پالس نور بعنوان حامل اطلاعات استفاده می کند.

 

انواع کابل فیبر نوری

کابل های فیبر نوری را از چند نظر می توان به دسته های مختلف تقسیم کرد:

از لحاظ تعداد سیگنال موجود در فیبر:

  • سینگل مود (Single Mode)
  • مالتی مود (Multi Mode)

از لحاظ کاربرد:

  • ایندور (Indoor)
  • آتدور (Outdoor)

از لحاظ نحوه استقرار:

  • هوایی
  • خاکی

از لحاظ پر بودن:

  • خشک
  • فیلد ژل

از لحاظ رسانا بودن:

  • رسانا
  • نا رسانا

مدل های کابل فیبر نوری

  • OFC فیبر نوری رسانا
  • OFN فیبر نوری نارسانا
  • OFCG فیبر نوری رسانا، مصارف کلی
  • OFNG فیبر نوری نا رسانا، مصارف کلی
  • OFCP فیبر نوری رسانا، در محفظه
  • OFNP فیبر نوری نارسانا، در محفظه
  • OFCR فیبر نوری رسانا، عمودی
  • OFNR فیبر نوری نارسانا، عمودی
  • OPGW فیبر نوری کمپوزیت خاکی
  • ADSS فیبر تمام دی الکتریک خود-نگهدار

 

مشخصات کابل فیبر نوری

لایه های تشکیل دهنده کابل فیبرنوری

کابل فیبر نوری از یک هسته (کور یا کر) و یک لایه کلادینگ (پوشش – Cladding) تشکیل شده است. و جوری طراحی شده است که بالاترین میزان انعکاس را داشته باشد، با توجه به ضریب شکست دو لایه. در فیبر های نوری تولیدی، کلادینگ با یک لایه پلیمر اکریل یا پلیآمید پوشش داده می شود. این لایه از آسیب دیدگی فیبر نوری جلوگیری می کند ولی مشارکتی در هدایت امواج الکترومغناطیسی ندارد. سپس بر روی این لایه های فیبر، یک لایه بافر رزین یا لاک (Resin) سخت قرار می گیرد و تیوب های هسته ای دور آنها شکل داده می شوند تا کابل کور تشکیل شود.

چندین لایه غلاف محافظ، بسته به کاربرد، به آنها اضافه می شوند تا کابل فیبر نوری تشکیل گردد.

کلدینگ کلادینگ لایه کابل فیبر نوری هسته کور

اسمبلی های فیبر نوری سخت گاهی لایه های شیشه تاریک بین فیبر ها قرار می دهند تا جذب نور صورت بگیرد، تا مبادا نور از یک فیبر بیرون زده و وارد فیبر دیگری شود. این امر باعث کاهش Cross Talk بین فیبر های نوری می شود. یا باعث کاهش “سو سو زدن” نور در کاربردهای تصویری دسته فیبر خواهد شد.

برای کاربرد های ایندور، فیبر جک دار معمولا با دسته ای از اعضای پلیمر فیبری فلکسیبل (انعطاف پذیر) مانند آرامید (aramid مثل kevlar یا جلیقه های ضد گلوله) بسته می شود. و دور آن یک کاور پلاستیک سبک وزن قرار داده شده و کابل فیبر نوری ساخته می شود.

در انتهای دو سر کابل فیبر نوری، از کانکتور هایی استفاده می شود تا بتوان با آنها کابل فیبر را به دستگاه های فیبر نوری وصل و جدا کرد. برای محیط های با شرایط جوی شدید تر، کابل های با ساختار مستحکم تری باید بکار برد. در چیدمان تیوب آزاد، فیبر نوری به صورت مارپیچ قرار داده می شود تا اجازه کشیده شدن کابل داده شود بدون اینکه خود فیبر کشیده شود. این کار باعث ممانعت از کشیدگی فیبر میشود زمانی که فیبرنوری خوابیده می شود یا تحت تاثیر حرارت قرار می گیرد. فیبر “تیوب آزاد” ممکن است خشک یا با ژل پر شده باشد. بلاک خشک محافظت کمتری از فیبر ها دارد نسبت به پر شده با ژل، ولی قیمت آن بطور چشمگیری کمتر است. بجای یک تیوب آزاد، فیبر نوری ممکن است در یک غلاف پلیمر سنگین پوشانده شده باشد، که عموما به آن tight buffer یا بافر تنگ گفته می شود. بافر تنگ در کاربرد های مختلفی استفاده دارد، ولی عموما آنها را در “بریک آوت” (کابل های چند لایه و مخصوص حوضچه مخابراتی) و همچنین در کابل های توزیع فیبر نوری به کار می برند.

بافر اولیه ثانویه کابل فیبر نوری مشخصات ساختار

کابل های فیبر نوری بریک آوت

کابل های بریک آوت معمولا دارای یک “ریپ کورد [1]”،  دو عضو استحکام دی الکتریک نارسانا (معمولا میله اپوکسی شیشه ای)، یک رشته طناب آرامید، و تیوب بافر 3 میلیمتر بهمراه یک لایه Kevlar که هر فیبر را پوشش می دهد، می باشند.

[1] ریپ کورد (ripcord)، یک رشته ریسمان مستحکم موازی است که در زیر غلاف قرار می گیرد برای اینکه غلاف بتواند براحتی درآورده شود.

 

کابل های فیبر نوری توزیع

کابل های فیبر نوری توزیع، دارای یک جلیقه (کِولار) سراسری، یک ریپکورد، و یک پوشش بافر 900 میکرومتری دور هر فیبر هستند. این یونیت های فیبر معمولا مزدوج می شوند با یک عضو تقویت فلزی بهمراه پیچش مارپیچ برای ممکن ساختن کشیدگی.

کابل بریک آوت فیبر نوری

یکی از دغدغه های کابل فیبر نوری آوت دور، جلوگیری از ورود آلودگی آب به کابل نوری می باشد. این کار را با استفاده از حصار های یکپارچه مانند تیوب های مسی یا ژل ضد آب یا پودر جذب کنندۀ آب در اطراف فیبر انجام می دهند.

در نهایت، کابل فیبر نوری آرمه می شود تا از خطرات محیطی در امان بماند مانند ضربه های ساخت و ساز یا حیوانات جونده. کابل های زیر دریایی آرمه های محکم تری نیاز دارند نزدیک سواحل، تا از لنگر قایل ها و لنج ها، قلاب های ماهیگیری، و حتی کوسه هایی در امان باشند، که ممکن است به کابل برق همراه کابل فیبر نوری جلب بشوند که برای راه اندازی آمپلیفایر ها، رپیتر ها و تجهیزات فیبر نوری به کار می رود.

 

کابل های مدرن با پوشش و آرمه های گوناگونی به بازار می آیند برای کاربرد های مختلفی مانند کابل کشی مستقیم در کانال، کاربرد دوال بهمراه کابل برق، نصب در حوضچه مخابراتی، پیچاندن به پایه های تلفن هوایی، نصب زیر دریایی، و استقرار در خیابان های سنگفرش شده.

 

قیمت کابل فیبر نوری

معمولاً کسانی که دنبال قیمت کابل فیبر نوری هستند، در واقع قیمت پچ کورد های فیبر نوری را می خواهند بدانند تا آنرا جهت کانکت کردن دستگاه های اکتیو فیبر نوری استفاده کنند. کمتر پیش می آید که شرکتی بدنبال کابل فیبر نوری در مقیاس های بالا باشد. فقط پروژه های کابل کشی فیبر نوری هستند که این چنین بوده و در آن پروژه ها نیز قیمت کابل فیبر نوری به مناقصه گذاشته می شود.

جهت آشنایی با انواع پچ کابل فیبر نوری ادامه را مطالعه کنید، و جهت کسب اطلاع از آخرین قیمت های پچ کورد های فیبر نوری یا کابل های فیبر نوری در متراژ بالا، با شرکت رهیاب ارتباط پارس تماس حاصل نمایید.

 

 

انواع پچ کورد فیبر نوری

پچ کورد به کابل های فیبر نوری گفته می شود که در دو سر آن کانکتور نصب شده است و برای اتصال دو دستگاه یا دستگاه با ترمینال به کار می رود.

پچ کورد های فیبر نوری از لحاظ کانکتور به دسته های زیر تقسیم می شوند:

  • FC
  • SC
  • LC
  • ST

و البته انواع کم کاربرد تری نیز در کانکتور های فیبر نوری وجود دارد مانند MT-RJ و MPO و ESCON و LSH.

کابل فیبر نوری پچ کورد

پچ کورد ها می توانند هر دو سر یک نوع کانکتور داشته باشند، یا دو کانکتور مختلف. که در آنصورت پچ کورد هایی مانند FC-LC یا FC-SC را تشکیل می دهند. در ایران برای بخاطر سپاری راحت تر، این کانکتور ها را فرهاد (FC)، سارا (SC) و لیلا (LC) می نامند.

 

ظرفیت انتقال اطلاعات فیبر نوری

در سال 2012 یک شرکت ژاپنی (NTT) انتقال 1 پتا بیت در ثانیه (هزار ترابیت) را در کابل سینگل مود به فاصله 50 کیلومتری را ثبت کرد. ولی این حداکثر توان انتقال فیبر نوری نمی باشد.

آرایش حوضچه های مخابراتی

حوضچه های مخابراتی کانال هایی هستند که مخابرات جهت انتقال کابل های الکتریکال و اپتیکال (فیبر نوری) در زیر معابر شهری حفر می کند.

بین دو حوضچه مخابراتی، ساب داکت هست و کابل ها را از درون این سابداکت ها به حوضچه بعدی انتقال می دهند.

گاهی لازم میشود که کابل های موجود در حوض چه های مخابراتی را آرایش مجدد کنیم و مرتب سازی کنیم.

چنین پروژه هایی بطور مداوم در مخابرات استان خوزستان توسط شرکت رهیاب ارتباط پارس انجام می گیرند.

آرایش حوضچه مخابراتی

حوضچه مخابراتی مخابرات اهواز خوزستان

 

 

ساختار مالتی پلکسینگ SDH و کانتینر های مجازی

این بخش (4) از مقاله ی معرفی ساختار SDH می باشد. بخش (3) را از این صفحه مطالعه کنید.

 

اضافی مسیر (Path Overhead)

دستگاه سیستم مخابراتی مخابرات فیبر نوری SDH کانتینتر مجازیاضافی مسیر بخشی از کانتینر های مجازی است. شکل 14 اضافی متناظر با کانتینتر های مجازی رده بالا و رده پایین را نشان می دهد.

این بخش اضافی بین دستگاه های پایانه ای مسیر انتقال داده می شود.

 

کانتینر های مجازی رده بالا

J1 در این بایت بطور پیوسته رشته داده قابل برنامه ریزی کاربری را ارسال می کند تا دستگاه دریافت کننده مسیر ببیند که هنوز به دستگاه انتقال دهنده مسیر وصل است.

 

پریتی بیت های B3

C2 نوع نقشه بندی را در کانتینر مجازی تعیین می کند. بعنوان مثال، به شما می گوید آیا کانتینر مجازی رده بالا دارای کانتینرهای مجازی رده پایین یا سلول ای تی ام (ATM CELL) و غیره هست یا نه.

G1: کارآیی مسیر را مشایعت می کند

F2: مخابرات بین المان های مسیر

H4: نشانگر مالتی فریم

 

کانتینر های مجازی رده پایین

تنها یک بایت اضافی در کانتینر مجازی رده پایین وجود دارد. این بایت برای منظور های زیر در یک مالتی فریم 4 بایتی بکار می رود:

V5: چک کردن ارور (خطا)، وضعیت مسیر و برچسب سیگنال (آسنکرون، بایت سینک، بیت سینک)

J2: شناسایی کننده دسترسی مسیر (تا گیرنده بداند که او همچنان به ارسال کننده مدعی وصل می باشد)

N2: مانیتورینگ اتصال

K4: سوئیچینگ محافظت (پیشگیری) اتوماتیک. این بیت برای فراهم کردن سوئیچینگ اتوماتیک استفاده می شود برای تاسیسیات پشتیبان (بکاپ) در صورت وقوع خرابی.

کانتینرهای مجازی SDH سیستم مخابراتی

3.6 کانتینر های مجازی

شکل 15 اندازه های کانتینر مجازی و خدماتی که قرار است آنها حمل کنند را نشان می دهد.

این ساختار بسیار محکم است و از لحاظ پهنای باند چندان بهینه نیست. بعنوان مثال، برای حمل یک سرویس E3 (CEPT 3) به بیش از 30% بخش اضافی نیاز خواهد داشت. حتی بهترین حالت یعنی E1 نیز به بیش از 10% اضافه نیاز خواهد داشت. و همچنین هیچ تامین ذخیره ای برای حمل N x 64kbit/s، E2 (8 Mbit/s) یا 10 Meg یا 100 Meg نخواهد بود.

کانتینر های مجازی یک مسیر سرهم بندی شده در شبکه را فراهم می کنند و هیچ تخصیص پهنای باند دینامیکی وجود ندارد.

 

3.7 ساختار مالتی پلکس سیستم های مخابراتی SDH

ساختار مالتی پلکسینگ SDH سیستم مخابراتیشکل 16 نشان می دهد چگونه می توان سرویس های متعدد را در ترانک STM در سیستم های مخابراتی SDH ترکیب کرد.

اگر به عنوان مثال یک سرویس (E1 (2Mbit/s نگاه کنیم:

  1. فریم ای وان در یک کانتینر C-12 قرار داده شده است.
  2. یک اضافی مسیر اضافه شده و آن تبدیل به ویرچوال کانتینر VC-2 شده است.
  3. به VC-12 های متعددی اشاره گر اختصاص داده شده است و تبدیل به گروه یونیت انشعابی TUG-2 شده است. اشاره گر ها موقعیت اولین بایت هر کانتینر مجازی را مشخص می کنند.
  4. هفت عدد از این TUG ها را می توان در یک کانتینر مجازی VC-3 طراحی کرد.
  5. به کانتینر های مجازی VC-3 متعددی اشاره گر تخصیص داده شده و در یک گروه مدیریت کاربر (AUG) قرار داده می شوند.
  6. و AUG را در فریم STM قرار می دهند.

STM-1 SDH VC-4 کانتینر مجازی سیستمهای مخابراتیاشاره گر ها برای تعیین مکان تک استریم های 2 مگ در فریم STM بکار می روند.

 

3.8 مثال های کانتینر مجازی

سیستم VC SDH مخابرات نوری STM-1شکل 17 نشان می دهد چگونه یک کانتینر مجازی VC-4 Virtual Container در یک فریم STM-1 Frame جا می شود.

VC-4 بطور کامل در فریم STM-1 جا می شود و یک نشانگر موقعیت اولین بایت VC-4 را مشخص می کند.

اگر VC-4 با فریم STM-1 سنکرون نشده باشد، می تواند مکان خود در فریم را جابجا کند.

فی الواقع یک بایت از پهنای باند در بخش اشاره گر وجود دارد که می تواند توسط VC-4 استفاده شود اگر مشاهده کند که دارد از فریم STM-1 سریعتر کار می کند.

شکل 18 نشان می دهد چگونه 3x VC-3 در فریم STM-1 در سیستمهای مخابراتی جا می گیرند.

هرچند که این در شکل نشان داده نشده، ولی کانتینر مجازی های VC-3 همۀ پهنای باند STM-1 را اشغال نمی کنند. به آنها یک فضای ثابت معین تخصیص داده شده و آنها می توانند در آن فضا مانور بدهند. پهنای باند بیشتری موجود می باشد اگر VC-3 ها با کلاک سریعتری از فریم STM-1 فعالیت می کردند.

اشاره گر اولین بایت کانتینر مجازی را مشخص می کند.

 

ساختار مخابراتی STM-1 Virtual Container کانتینر مجازی SDHشکل 19 نشان می دهد چگونه کانتینر مجازی های VC-3 می توانند در محل هایی مختلف شروع به کار کنند در محیطی از فریم STM-1 که بدانها اختصاص داده شده است.

اگر یک دستگاه مدار مجازی ای را در فریم STM-1 قرار دهد، همچنین اشاره گر را نیز تعیین مقدار می کند تا اینکه دستگاه گیرنده بتواند آغاز مدار مجازی را تعیین مکان کند.

 

شکل 20 نشان می دهد چگونه کانتینر های رده پایین تر در فریم STM-1 حمل می شوند.

برای نگه داشتن کانتینر های مجازی رده پایین تر، می بایست از یک تاگ (Tributary Unit Group – TUG) استفاده کنیم. هر TUG دارای مکان مشخصی هست در مدار مجازی و شماری از اشاره گر ها دارد در موقعیت هایی ثابت در تاگ TUG.

تاگ نشان داده شده در شکل 20 دارای سه اشاره گر برای کانتینر های مجازی VC-12 می باشد. به VC-12 یک فضای ثابت اختصاص داده می شود که کمی بزرگتر از نیازش می باشد تا فضای کافی برای جابجایی داشته باشد.

کانتینر مجازی VC3 و VC12 ساختار SDHاشاره گر موقعیت اولین بایت VC-12 را مشخص می کند.

پس وقتی VC-12 به مقصد وارد می شود، دستگاه گیرنده VC-12 را با نگاه کردن به اشاره گر ها تعیین موقعیت می کند.

 

3.9 بهینه بودن از لحاظ پهنای باند

شکل 21 شماری از سرعت داده های متداول را نشان می دهد بهمراه کانتینر های مجازی متناظر با آنها که برای حمل این استریم داده ها مورد نیاز هستند.

 

جمع بندی

بهینه بودن پهنای باند SDH سیستم مخابرات نوریسیستم SDH ضعف های PDH را نشانه گرفته است؛ اس دی اچ داده ها را در کانتینر های مجازی انتقال می دهد و از اشاره گر ها برای تعیین مکان یک کانال کم سرعت در ترانک پر سرعت استفاده می کند.

 

حامل ها، سیستم های SDH را دوست دارند زیرا موارد زیر را فراهم می کند:

  • یک معماری رینگ (حلقه) مستحکم با توانایی های خود ترمیمی
  • تامین ذخیره و خصوصیت های مدیریتی خوب
  • استاندارد های بین المللی قوی

 

توجه: اگر این مقاله چیزی به شما یاد داده است، می توانید با استفاده از دگمه های اشتراک شبکه های اجتماعی به دوستان خود نیز نشان بدهید.

توجه: با امتیاز دادن به مقالات شرکت رهیاب ارتباط پارس، ما را در ارتقاء کیفیت مطالب منتشر شونده یاری خواهید داد.

فریم بندی STM-1 در SDH و بایت های اضافی

این بخش (3) از مقاله معرفی SDH و مقایسه با ساختار PDH می باشد. جهت دیدن قسمت (2) اینجا کلیک کنید.

 

3.4 فریم SDH

فریم بندی SDH Frame

شکل 10 – رهیاب ارتباط پارس

مبنای SDH، فریم STM-1 است، همانطور که در شکل 10 نشان داده شده است.

فریم STM-1 با 155.52Mbit/s کار می کند و 125µS طول دارد. یعنی اینکه شما 8000 فریم STM-1 در ثانیه دریافت می کنید.

8000 فریم بر ثانیه سرعتی بسیار متداول می باشد در شبکه های مخابراتی؛ بعنوان مثال، G.704 با 8000 فریم بر ثانیه کار می کند.

این بدان معنی است که هر بایت در فریم معادل با یک کانال 64 کیلوبیت بر ثانیه می باشد.

فریم از یک فیلد “قسمت اضافی” و یک فیلد “بار مفید” تشکیل شده است.

فریم های STM-1 را معمولا بعنوان 9 سطر و 270 ستون برای 2430 بایت می شناسند، همانطور که در شکل 11 نشان داده شده است. بایت ها از چپ به راست و بالا به پایین انتقال داده می شوند.

ساختار فریم STM-1

شکل 11 – Rahyab Ertebat Pars

اولین 9 ستون قسمت اضافی بوده و 261 ستون بعدی برای حمل بار مفید بکار می روند.

قسمت اضافی سه بخش دارد:

  • قسمت اضافی مولد
  • اشاره گر ها
  • قسمت اضافی مالتی پلکس

 

در سیستم های مخابراتی SDH، داده های واقعی کاربر در “کانتینر های مجازی” حمل می شوند. کانتینر های مجازی دارای یک فیلد اضافی مسیر بوده و دارای اندازه های مختلفی می باشند.

درباره ی کانتینر های مجازی مفصل تر در این آموزش خواهیم پرداخت.

ولی ابتدا بیایید نگاهی به قسمت اضافی SDH داشته باشیم.

 

3.5 اضافی SDH

بخش اضافی SDH

شکل 12 – رهیاب ارتباط پارس

شکل 12 نشان می دهد چگونه اضافی SDH و توابع انتقال به لایه های زیر تقسیم می گردند:

  • بخش مولد
    بخش اضافی مولد شامل اطلاعات مورد نیاز برای المان های واقع در هر دو سر بخش می شود. این می تواند بین دو مولد یا تجهیزات پایانه ای خط (لاین ترمینال) باشد.
  • بخش مالتی پلکس
    بخش اضافی مالتی پلکس شامل اطلاعات مورد نیاز بین تجهیزات ترمینال در هر سر بخش مالتی پلکس می باشد. بعبارت دیگر، بین المان های متوالی شبکه بجز مولد ها.
  • مسیر
    اضافی مسیر توسط تجهیزات پایانه (ترمینال) خط ایجاد و اختتام می یابد در هر دو سر لینک. این بخش اضافی در کانتینر مجازی بهمراه داده های کاربر انتقال داده می شود.

 

در فرهنگ واژگان سونت (SONET)، به اینها، Path، Line و Section می گویند. و گاهاً این عبارات بطور نادرستی برای SDH بکار می روند.

شکل 13 ساختار بایت های اضافی را نشان می دهد.

بخش اضافی SDH

شکل 13

3 سطر اول اضافی بخش مولد می باشند. A1 و A2 بایت های فریم بندی هستند و شروع فریم STM-1 را مشخص می کنند.

J0 شامل پیام تعقیب (تریس Trace) است که پیوسته بین بخش های مولد منتقل می شود تا آنها بدانند که همچنان به هم متصل می باشند.

B1 را می توان برای مخابرات صوتی بر روی بخش مولد بکار برد.

F1 برای کاربرد های کاربر کنار گذاشته شده.

D1، D2 و D3 یک کانال پیام 192kbit/s را برای عملیات، مدیریت و نگهداری شکل می دهند. مثل آلارم ها، کنترل و مانیتورینگ.

پنج سطر آخر از بخش اضافی برای بخش مالتی پلکس استفاده می شوند.

B2: 24 بیت پریتی چک (Parity Check)

K1 و K2: سوئیچینگ پیشگیری اتوماتیک. از این برای ایجاد سوئیچینگ اتوماتیک برای تاسیسات پشتیبان گیری در صورت وقوع خرابی استفاده می شود.

D4 تا D12 یک کانال پیام 576kbit/s را تشکیل می دهند برای عملیات، مدیریت و نگهداری. مثل تامین ذخیره، مانیتورینگ و نظارت، آلارم ها و غیره.

S1 بایت پیام وضعیت سنکرون است که پیام سنکرونی مانند این را حمل می کند: “سلام، من کلاک مرجع اولیه هستم.” یا “از من بعنوان کلاک مرجع استفاده نکنید!”.

M1: تشخیص خطای از راه دور

E2: یک چنل 64kbit/s صوتی بین بخش های مالتیپلکس

 

ادامه مقاله را در بخش (4) پی گیری کنید

معرفی ساختار SDH و مقایسه با PDH

این بخش (2) از مقاله معرفی و مقایسۀ SDH و PDH در سیستم های مخابراتی و مخابرات نوری می باشد. بخش (1) را از این آدرس مطالعه کنید.

در بخش 1 با ساختار PDH آشنا شدیم و به محدودیت های آن پی بردیم. اکنون در این بخش از مقاله، با ساختار SDH آشنا می شویم.

جهت کسب اطلاع از قیمت PDH و SDH مدل ها و برندهای مختلف (از جمله لاین ترمینال های فاتک، هواوی، ریسکام، Fatech,HUAWEI,Raisecom و…)، با دفتر فروش شرکت رهیاب ارتباط پارس (06133372016) تماس حاصل نمایید.

 

مرتبه بندی دیجیتال سینکرانوس (SDH – Synchronous Digital Hierarchy)

SDH مانند PDH مبتنی بر یک رتبه بندیِ تکرار مداوم است، با فریم های با طول ثابت که طراحی شده تا کانال های ترافیک آیزوکرانوس را حمل کند.

SDH را بگونه ای طراحی کرده اند که با شبکه های PDH موجود بتواند شبکه پردازی کند.

توسعه دهندگان SDH همچنین به ضعف های PDH پی برده اند. آنها متوجه شده اند که نه تنها لازم است که یک ساختار فریم سنکرون را اتخاذ کرد، بلکه ساختاری باید باشد که مرز های بایت را در بیت استریم های مختلف رعایت کند.

از آنجا که SDH سنکرون است، آن امکان مالتی پلکسینگ و دیمالتی پلکسینگ مرحله ای را ممکن می سازد. این باعث حذف پیچیدگی سخت افزاری می شود. دیگر به کوه مالتی پلکسر نیازی نیست.

 

3.1 سطوح مالتیپلکسینگ SDH

رتبه بندی سلسله مراتب اس دی اچ SDHشکل 4 سطوح مالتی پلکسینگ SDH را نشان می دهد. امریکا و ژاپن از SONET استفاده می کنند، در حالیکه بقیۀ دنیا SDH بکار می برند.

جدا از اختصارات مختلفی که برای هر سیستم وجود دارد، تفاوت زیادی بین SONET و SDH وجود ندارد.

می توانید ببینید که سرعت داده ها مشابه هم بوده بجز اینکه SDH سرعت 51 مگ را ندارد.

STM-1 مبنای ساختار فریم SDH را تشکیل می دهد. بعنوان مثال، STM-4 یک فریم است متشکل از 4 تا STM-1. در سونت (SONET)، سطوح STS معرف سرعت بیت استریم می باشند. وقتی این بیت ها تبدیل به قطار پالس های اپتیکال در فیبر می شوند، به آنها کریر اپتیکال یا حامل اپتیکال (OC) می گویند.

همچنین ممکن است به عبارت OC-3c بر بخورید. این صرفا معادل بیت ریت OC-3 است، ولی آنرا بعنوا یک کانال بجای سه کانال OC-1 تعبیر می شود. حرف c نماد Concatenated یعنی “بهم پیوسته” می باشد.

 

3.2 المان های شبکه SDH

المان شبکه SDH مخابرات نوریشکل 5 المان هایی (عناصری) که شبکه SDH را شکل می دهند، نشان می دهد.

  • المان پایانه خط
    اینها دستگاه های پایانی می باشند جایی که کانال های سرعت پایین تر از شبکه SDH وارد و خارج می شوند. اینها را دستگاه های “سطح مسیر” نیز می نامند.
  • اتصال متقاطع دیجیتال (کراس کانکت)
    این دستگاه ها در سطح STM کراس کانکت می شوند تا پایین به سوی استریم های E1 تکی. پس یک استریم E1 روی ترانک STM را می توان با یک ترانک STM دیگر کراس کانکت کرد.
  • مولد (ریجنراتور)
    دستگاهی است که سیگنال را بازتولید می کند.
  • مالتی پلکسر حذف و اضافه
    ماکس حذف و اضافه توانایی شکستن و اضافه کردن کانال های کم سرعت را در یک استریم STM دارند.

تنظیمات پیکر بندی شبکه SDH مخابراتتنظیم شبکه اس دی اچ SDH در مخابرات اهواز

3.3 تنظیمات شبکه SDH

ساده ترین کانفیگ شبکه، یک شبکۀ پوینت تو پوینت (نقطه به نقطه) است همانطور که شکل 6 نشان می دهد. این دو مالتی پلکسر ترمینال (پایانه ای) را شامل می شود که با فیبر نوری با مولد یا بدون هیچ مولدی در لینک بهم وصل شده اند.

معماری شبکه اس دی اچ SDH

اگر ما یک ماکس حذف و اضافه را وارد شبکه کنیم، یک کانفیگ پوینت تو مالتی پوینت را خواهیم داشت که در شکل 7 نشان داده شده است.

یک معماری شبکه مش (مانند شکل 8) اتصال کراس کانکت برای متمرکز کردن ترافیک در سایت مرکزی استفاده می کند و “تامین ذخیره” ی مدار ها را ممکن می سازد.

محبوب ترین آرایش شبکه، معماری رینگ (حلقه) است که در شکل 9 نشان داده شده است. اینجا ما 4 ماکس حذف و اضافه داریم که با دو حلقه فیبر بهم وصل شده اند. مزیت اصلی این معماری، توانایی حفظ بقا است. اگر یک فیبر نوری قطع شود یا یک ماکس حذف و اضافه از کار بیافتد، مالتی پلکسر ها شعور این را دارند که شبکه را ترمیم کنند.

 

ادامه مطلب را در بخش (3) پیگیری کنید

SDH چیست و چه فرقی با PDH دارد؟

در این مقاله سیستم های پلِسیاکرانوس دیجیتال هیرارکی (PDH) و سینکرانوس دیجیتال هیرارکی (SDH) در سیستم های مخابراتی را معرفی کرده و به تفاوت های این دو سیستم می پردازیم. سیستم های انتقال یا لاین ترمینال فیبر نوری PDH از اهمیت بالایی در مخابرات برخوردار است.

پیش از شروع، بیایید با واژه های پلسیاکرونوس (Plesiochronous)، سینکرانوس (Synchronous)، آیزوکرانوس (Isochronous) و آسینکرونوس (یا همان آسنکرون، Asynchronous) آشنا شویم.

اینها همگی روشهای سنکرون کردن سیل داده ها بین فرستنده و گیرنده هستند. و همگی اشاره دارند به این قضیه که دیتا چگونه کلاک می شود.

  • Synchronous (سنکرون شده)
    همۀ کلاک ها با یک کلاک مستر (اصلی) سنکرون می شوند. شاید فاز آنها با یکدیگر اختلاف داشته باشد، ولی فرکانس همه یکی است.
  • Plesiochronous (کلمه یونانی Plesio بمعنی نیمه می باشد)
    همۀ کلاک ها با دقت معینی با فرکانس مشابه می زنند. این کلاک ها با یکدیگر سنکرون نشده اند، پس سیل داده ها با سرعت های اندکی متفاوت ارسال می شوند.
  • Isochronous (سنکرون شده)
    یک سیل دیتای آیزوکرانوس، اطلاعات زمانبندی را در خود دارا است (مثلاً: استریم G.704). این سیل داده ها را می توان از طریق شبکه های سینکرانوس یا پلسیاکرانوس منتقل کرد.
  • Asynchronous (سنکرون نشده)
    کلاک ها سنکرون نیستند. فرستنده و گیرنده کلاک هایی مستقل از هم دارند که اصلا هیچ ارتباطی با هم ندارند.

 

مرتبه بندی دیجیتال نیمه سنکرون (PDH – Plesiochronous Digital Hierarchy)

در یک شبکه ی PDH که در لاین ترمینال های فیبر به کار می رود، شما سطوح مختلفی از مالتی پلکسر ها (تسهیم کننده ها) را دارید. شکل 1 سه سطح  مالتی پلکسینگ را نشان میدهد:

  • 2Mbit/s به 8Mbit/s
  • 8Mbit/s به 34Mbit/s
  • 34Mbit/s به 140Mbit/s

پی دی اچ PDH PLESIOCHRONOUS DIGITAL HIERARCHY

 

پس برای حمل یک سیل دادۀ 2Mbit/s در ترانک 140Mbit/s لازم است که آنرا با مالتی پلکسر های سطوح بالاتر تسهیم کنیم و سپس آنرا با مالتی پلکسر های سطح پایین تر تسهیم کنیم.

از آنجا که پلسیاکرانوس کاملا سنکرون نیست، هر یک از مالتی پلکسر ها نیاز به اندکی جای خالی در ترانک های پر سرعت دارند تا اختلافات کوچک سرعت های داده ی استریم پورتهای کم سرعت را جبران کنند.

برخی از داده های پورت های کم سرعت (که سرعت بیش از حد دارند) می توانند در فضای خالی ترانک حمل شوند، و این می تواند در همۀ سطوح مالتی پلکسینگ رخ دهد. به این امر تنظیم یا پر کردن بیت ها (Bit Stuffing) گفته می شود.

 

2.1 رتبه بندی تسهیم PDH

سطوح مالتی پلکسینگ PDHشکل 2 نشان می دهد که دو رتبه بندی (Hierarchy) کاملاً مختلف وجود دارند، یکی برای سیستم امریکا و ژاپن و دیگری سیستم های بقیۀ دنیا. موضوع دیگر این است که سطوح تسهیم (مالتی پلکسینگ) مختلف ضریب یکدیگر نیستند.

بعنوان مثال، CEPT2 صد و بیست تماس را ساپورت می کند ولی به بیش از 4 برابر پهنای باند CEPT1 نیاز دارد تا بدان منظور دست یابد. دلیل این امر آنست که PDH کاملاً سنکرون نیست و هر سطح مالتی پلکس به پهنای باند اضافی نیاز دارد تا بیت استافینگ (Bit Stuffing) انجام دهد.

پس رتبه بندی پلسیاکرانوس بیت استافینگ نیاز دارد در همۀ سطوحش تا تفاوت های کلاک را جبران کند.

این باعث می شود تا پیدا کردن یک استریم 2Mbit/s خاص در ترانک 140Mbit/s سخت شود مگر اینکه همۀ استریم 140Mbit/s را تا حد 2Mbit/s دیمالتی پلکس (Demultiplex) کنیم.

 

2.2 حذف و اضافه استریم 2Mbit/s

کوه مالتی پلکس PDH Mountainبرای حذف و اضافه یک استریم 2Mbit/s از ترانک 140Mbit/s شما می بایست ترانک را بشکنید و تعدادی 34Mbits/s به مالتیپلکسر های 140Mbits/s اضافه کنید. سپس می توانید استریم 34Mbits/s مناسب را ایزوله کرده و دیگر استریم های 34Mbits/s را به ترانک 140Mbits/s دوباره مالتیپلکس کنید.

و سپس استریم 34Mbits/s را دی مالتی پلکس کرده، استریم 8Mbits/s مناسب را ایزوله کرده و استریم های 8Mbit/s دیگر را با استفاده از مالتی پلکسر لایه بالاتر، در ترانک 140Mbit/s مالتی پلکس می کنید.

و نهایتا، استریم 8Mbit/s را دیمالتیپلکس کرده، استریم 2Mbit/s مورد نظر را ایزوله می کنید و دیگر استریم های 2Mbit/s را از طریق مالتی پلکسر های لایه بالاتر به ترانک 140Mbit/s بازمالتی پلکس می کنید.

شکل 3 کوه مالتیپلکسر مورد نیاز برای حذف و اضافه یک استریم 2Mbit/s نشان می دهد.

 

2.3 محدودیت های PDH

  • PDH انعطاف پذیر نیست
    همانطور که پیش از این شرح داده شد، تعیین مکان کانال های منحصر بفرد در یک سیل بیت سطح بالاتر، کار آسانی نیست. شما می بایست چنل های پر سرعت را در همۀ سطوح مالتیپلکسینگ دی مالتیپلکس کنید تا یک چنل کم سرعت خاص را پیدا کنید. یک نیازمند یک کوه مالتیپلکسر گرانقیمت و پیچیده است.
  • کارآیی ناچیز
    اگر نشود کارآیی یک سیستم را نظارت کنید، نخواهید توانست کارآیی آن سیستم را بهتر کنید. برای PDH، هیچ استاندارد بین المللی ای برای مانیتورینگ عملکرد آن وجود ندارد و هیچ چنل (کانال) مدیریتی برای آن اندیشیده نشده است. فقط تعدادی بیت اضافی یدکی برای مدیریت بکار می روند، ولی پهنای باند محدودی داشته و بدون دی مالتی پلکسینگ امکان پیدا کردنشان در یک استریم 140 مگ وجود ندرد.
  • عدم وجود استاندارد ها
    نه تنها PDH دارای دو رتبه بندی کاملاً متفاوت است بلکه در استاندارد ها بسیار ضعیف هم عمل می کند. بعنوان مثال، برای سرعت داده های بالای 140Mbits/s هیچ استانداردی وجود ندارد و برای لاین ساید Line Transmission Terminal هیچ استانداردی وجود ندارد.

 

ادامه مقاله در بخش (2)…، معرفی SDH و نحوه فریم بندی و برتری و معایب SDH

 

معرفی و مقایسه GPON و EPON

تفاوت شبکه های پسیو نوری EPON و GPON

ایپان (EPON) و جیپان (GPON) نسخه های محبوب شبکه های نوری پسیو یا همان PON ها می باشند. این شبکه های خط-کوتاه کابل فیبر نوری برای دسترسی اینترنت، صدا بر روی آیپی (ویپ VOIP) و تلویزیون های دیجیتال در محیط های شهری کاربرد دارند.
دیگر کاربرد ها شامل اتصالات بکهول ایستگاه های سلولی، هات اسپات های وای فای و حتی سیستم های توزیع آنتن (DAS) می شوند.
تفاوت های اصلی بین آنها در پروتکل های بکار رفته در مخابرات دریافتی و ارسالی می باشد.
موضوعات این مقاله:

  • شبکه های نوری پسیو (PON) ها
  • گیگابیت پان ها Gigabit PON’s
  • اترنت پان ها Ethernet PON’s
  • چکیده

شبکه های نوری پسیو (PON)

پان یک شبکه فیبر است که فقط از فیبر و قطعات پسیو مانند اسپلیتر ها و وصل کننده ها (کامباینر ها) استفاده می کند بجای قطعات اکتیو مانند آمپلیفایر ها، ریپیتر ها یا مدار های شکل دهنده.
این شبکه ها بطور چشمگیری هزینه کمتری از بکارگیری قطعات اکتیو خواهند داشت. بزرگترین عیب آنها بازه پوشش کوچک محدود به توان سیگنال می باشد. با اینکه یک شبکه نوری اکتیو (AON) می تواند تا بازه 100 کیلومتری را پوشش دهد، یک پان (PON) محدود به فیبر کشی حداکثر 20 کیلومتر خواهد بود. به پانها همچنین شبکه های “فیبر به خانه” (FTTH) گفته می شود.
عبارت FFTx نشان میدهد که فیبر تا کجا کشیده شده است. در FTTH، ایکس ما همان خانه خواهد بود. همچنین جاهایی دیده می شود که به آن می گویند FTTP. که P همان Premises یا دارایی ها و سایت ها می باشد. نوع دیگر آن FTTB یا Fiber-to-building است. این سه نوع برای سیستم ها تعیین می کنند که فیبر از کجا تا کجا پیاده سازی شده است از فراهم کننده سرویس تا مشتری. در شکل های دیگر، فیبر تا محل مشتری کشیده نمی شود. بجای آن، به یک گره میانی در همسایگی کشیده می شود. به این نوع FTTN می گویند، یعنی فیبر به Node. نوع دیگر، FTTC می باشد یا فیبر به زنجیر (Curb). در این نوع نیز فیبر به خانه کشیده نمی شود. شبکه های FTTC و FTTN ممکن است زوج سیم مسی خط تلفن (UTP) محافظت نشده را استفاده کند تا سرویس ها را با هزینه کمتری بسط دهد. بعنوان مثال، یک خط ADSL پر سرعت داده های فیبر را بدین طریق به دستگاه های مشتری می رساند.

آرایش معمولی PON ها بصورت شبکه نقطه به چند نقطه (P2MP) است بطوریکه ترمینال خط نوری (OLT) در نهاد سرویس دهنده، می آید و تلویزیون یا خدمات اینترنت را توزیع می کند به 16 تا 128 مشتری به ازای هر خط فیبر (شکل را مشاهده کنید). اسپلیتر های نوری دستگاه های پسیو نوری هستند که یک سیگنال نوری تکی را به چندین سیگنال مساوی ولی با توان کمتر تقسیم می کنند و سیگنال ها را به کاربران توزیع می کنند. یک واحد شبکه نوری (ONU) پان را در خانه ی مشتری به پایان می رساند. این ONU معمولاً با یک ترمینال شبکه نوری (ONT) در ارتباط است که می تواند یک باکس مجزا باشد که پان (PON) را به دستگاه تلویزیون، تلفن ها، کامپیوتر ها یا روتر وایرلس شما وصل می کند. ONT و ONU می توانند یک دستگاه باشند.
در روش ابتدایی راه اندازی توزیع دریافتی (داون استریم) بر روی یک طول موج نور از OLT به ONU و ONT، همه ی مشتریان داده های مشترکی را دریافت می کنند. ONU داده هایی که مختص هر کاربر هستند را شناسایی می کند. برای ارسال (آپ استریم) از ONU به OLT، یک تکنیک بخش زمانی (TDM) بکار می رود بطوریکه هر کاربر یک برش زمانی مجزا بر روی طول موج نوری اختصاص خواهد یافت. با این آرایش، اسپلیتر ها بعنوان ترکیب کنندگان نیرو عمل می کنند. انتقالات آپ استریم (ارسالی) که به آنها عملیات حالت پیوسته می گویند، بطور تصادفی روی می دهند، زمانی که کاربر نیاز به ارسال اطلاعات پیدا می کند. سیستم یک برش زمانی اگر لازم بود اختصاص می دهد. از آنجایی که روش TDM چند کاربر را بر روی یک انتقال درگیر می کند، سرعت داده های آپ استریم همیشه آهسته تر از سرعت داون استریم هستند.

جی پان (GPON)

طی سالیان گذشته، استاندارد های پون مختلفی توسعه داده شده اند. در اواخر دهه 1990، اتحادیه بین المللی مخابرات (ITU) استاندارد APON را ایجاد کرد، که مد انتقال ناهمزمان (ATM) را بکار می برد برای انتقال بسته های لانگ هول (دور برد). از آنجایی که ATM دیگر کاربردی نداشت، نسخۀ جدید تری ایجاد شد که بدان پان پهن باند یا BPON گفته می شد. این استاندارد که بعنوان ITU-T G.983 معرفی شد، برای داون استریم 622 Mbits/s و آپ استریم 155 Mbits/s فراهم شده بود.

با اینکه BPON ممکن است هنوز در برخی سیستم ها بکار رود، شبکه های کنونی اکثراً GPON یا Gigabit PON را بکار می گیرند. استاندارد ITU-T آن G.984 می باشد. این پان 2.488 Gbits/s داون استریم و 1.244 Gbits/s آپ استریم را فراهم می کند.
جی پون (GPON) مالتیپلکس بخش عرض طول موجی (WDM) استفاده می کند و بنابراین یک فیبر را می توان برای هم داده های داون استریم و هم آپ استریم استفاده کرد. یک لیزر با طول موج λ) 1490nm) داده های داون استریم را انتقال می دهد. داده های آپ استریم بر روی یک طول موج 1310nm انتقال داده می شوند. اگر TV قرار باشد توزیع شود، یک طول موج 1550nm بکار می رود.
در حالی که ONU تمام سرعت داون استریم 2.488 Gbits/s را می گیرد، GPON یک دستیابی متعدد بخش زمانی (TDMA) را استفاده می کند تا برش های زمانی خاصی را به هر کاربر اختصاص دهد. این پهنای باندرا تقسیم می کند تا هر کاربر بخشی از آن مثلاً 100 Mbits/s را بسته به نحوه تخصیص فراهم کننده را دریافت دارد.
سرعت آپ استریم کمتر از ماکزیمم می باشد، زیرا که آن با دیگر ONU ها مشترک است در طرح TDMA موجود. OLT مسافت و تاخیر زمانی هر مشترک را تخمین می زند، سپس راهی را پیش پا می گذارد تا برش های زمانی برای داده های آپ استریم برای هر کاربر تخصیص داده شود.
تقسیم نوعی یک فیبر نوری 1:32 و 1:64 می باشد. یعنی هر فیبر می تواند 32 تا 64 مشترک را خدمات دهی کند. نسبت های تقسیم تا 1:128 در برخی سیستم ها امکان پذیر می باشند.
دربارۀ فرمت داده ها، بسته های GPON می توانند بسته های ATM را مستقیماً بگردانند. بیاد بیاورید که در بسته های ATM همه چیز در پاکت های 53 بایتی هستند با 48 بایت برای دیتا و 5 بایت برای زاپاس. جی پان نیز یک روش کپسول سازی کلی را بکار می گیرد تا دیگر پروتکل ها را نیز بتواند حمل کند. جی پان می تواند اترنت، IP، TCP، UDP، T1/E1، ویدئو، ویپ یا دیگر پروتکل ها را کپسول سازی کند بنا به نیاز ارسال دیتا. کمترین اندازه بسته 53 بایت است و بیشترین 1518 بایت. رمزنگاری AES تنها برای داون استریم استفاده می شود.
آخرین نسخه از جی پون (GPON) یک ورژن 10 گیگابیت است که به آن XGPON یا 10G-PON می گویند. با افزایش نیاز ویدیویی و خدمات تلویزیونی اوور د تاپ (OTT)، یک نیاز رو به افزایش برای تقویت سرعت های خطوط بوجود آمده است تا داده های حجیم ویدیو های با ریزنمایی بالا (HD) تامین شود. XGPON این منظور را برآورده می سازد. استاندارد ITU آن G.987 می باشد.
بیشترین سرعت (XGPON (10Gbits/s = 9.95328 برای داون استریم و (2.48832=) 2.5Gbits/s برای آپ استریم می باشد. طول موج های WDM مختلفی استفاده می شود، 1577 nm داون استریم و 1270 nm آپ استریم. این اجازه می دهد که خدمات 10 Gbits/s بطور همزمان بر روی فیبر با استاندارد GPON وجود داشته باشند. تقسیم نوری 1:128 و فرمت دهی داده ها همانند GPON می باشد. بیشترین بازه همچنان 20 کیلومتر است. XGPON هنوز بطور گسترده پیاده سازی نشده است ولی یک راه بروزرسانی عالی برای سرویس دهندگان و مشتریان محسوب می شود.

دیاگرام توپولوژی جی پان جیپون GPON

 

ای پان (EPON)

موسسه مهندسان الکترونیک و برق (IEEE) یک استاندارد پان جدید تری را توسعه داد. بر اساس استاندارد اترنت 802.3، EPON 802.3ah شبکه پسیو مشابهی را با بازه حداکثر20 کیلومتر معین می کند. این شبکه از WDM با فرکانس های نوری مشابه GPON و TDMA استفاده می کند. سرعت دیتای خط بصورت خام 1.25 Gbits/s در هر دو جهت داون استریم و آپ استریم می باشد. بعضی وقت ها شما ممکن است آنرا با نام گیگا بیت اترنت پان یا GEPON بشناسید.
ای پون (EPON) بطور کامل سازگار با دیگر استاندارد های اترنت می باشد، پس هیچ تبدیل یا کپسول سازی (فشرده سازی) خاصی نیاز نیست زمانی که آن به یک شبکه اترنتی در سوی دیگر وصل می شود. همان فریم اترنت با بار مفید نهایت 1518 بایت بکار می رود. ای پان از روش دسترسی CSMA/CD بکار رفته در دیگر نسخه های اترنت استفاده نمی کند! از آنجایی که اترنت فناوری اولیۀ شبکه سازی در LAN ها و MAN ها می باشد، هیچ تبدیل پروتکلی مورد نیاز نیست.
همچنین یک نوع اترنت 10-Gbit/s ملقب به 802.3av وجود دارد. سرعت واقعی خط 1o.3125 Gbits/s می باشد. مود اصلی آن10 Gbits/s آپ استریم و داون استریم هست. یک نوع از آن وجود دارد که 10 Gbit/s داون استریم و همچنین 1 Gbit/s آپ استریم بکار می گیرد. نوع 10 Gbit/s از طول موج های نوری مختلفی بر روی فیبر استفاده می کند، 1575 تا 1580 نانو متر داون استریم و 1260 تا 1280 نانو متر آپ استریم، پس سیستم 10-Gbi/s را می توان بر اساس طول موج مالتی پلکس کرد بر روی یک فیبر بعنوان یک سیستم استاندارد 1-Gbit/s.

 

چکیده
شرکت های مخابراتی از PON ها استفاده می کنند تا خدمت سه گانه شامل تلویزیون، ویپ فون و اینترنت را به مشترکین سرویس دهی کنند. فایده های آن سرعت های داده بالاتر است که برای توزیع ویدئو و دیگر خدمات اینترنتی ضروری می باشد. هزینه پایین قطعات پسیو به معنی سیستم های ساده تر با اجزای کمتر برای تعمیر یا نگهداری می باشد. عیب اصلی آن کوتاه بودن بازه ممکن بوده که عموماً بیش از 20 کیلومتر ممکن نمی باشد. پان ها (PON’s) در حال کسب محبوبیت بیشتر می باشند زیرا خدمات اینترنت پر سرعت و ویدئو رو به افزایش هستند. GPON محبوب ترین سرویس در ایالات متحده مانند سیستم Verizon’s Foist می باشد. سیستم های EPON در آسیا و اروپا غالب تر می باشند.

 

مراجع

  1. Frenzel, Louis, Principles of Electronic Communications Systems, McGraw Hill, 2008.
  2. Lippi’s, Nicholas, GPON vs. Gigabit Ethernet in Campus Networking, February 2012.
  3. Trots, Joe, An Overview of GPON in the Access Network, presentation for Ericsson, November 2008.